آیا پدر و مادر اجازه رد کردن خواستگار را دارند؟

در قرآن از ازدواج به عنوان راه خدا یاد شده است. کسانی که ازدواج نمی کنند و دنبال همجنس بازی وکارهای دیگر هستند خداوند می فرماید که راه خدا را قطع کرده اند. اگر خواستگار برای دختر بیاید و پدر و مادر بدون اجازه ی بچه هاشان آنها را رد کنند، این کار قطع کردن راه خداست. زیرا ازدواج راه خداست .اگر پدر و مادر از ازدواج طفره بروند هر گناهی که جوانان بکند بر گردن پدر و مادر هم نوشته می شود.

مسئله ی سربازی در ازدواج مهم نیست و در مورد کار باید گفت که هر آقا پسری باید جوهر کار را  داشته باشد نه خود کار را. یکی از مسئولین به مادرخانمش گفت که شما چطور به من دختر دادید زیرا من آن موقع شانزده سال داشتم و پدرم یک کارگر ساده بود و خود من هم جمعه ها سر کار می رفتم و خرج دفتر و کتابم را در می آوردم. مادرخانم به ایشان گفت: شما کار نداشتید ولی جوهر کار را داشتید. ایشان به مادر خانمش گفت که شما چطور جوهر کار من را فهمیدی؟ مادر خانم گفت: درخانه ی ما مجلس روضه بود. مادر شما به روضه آمده بود و شما بدنبال مادرت آمدی ولی چون روضه تمام نشده بود منتظر مادرت بودی. در حیاط دیدی که آب حوض، خالی است و چاهی در کنار آن است. وقتی آقا داشت روضه می خواند، شما آب از چاه کشیدی و حوض را پر کردی. من از جوهر کار شما خوشم آمد. بعضی جوانان امروز کار ندارند ولی جوهر کار را دارند و عده ای هستند که امروز مسئولیتی دارند ولی ممکن است که فردا این مسئولیت را نداشته باشند. خدا به حضرت ابراهیم گفت که اسماعیل را بکش، خدا می خواست ببیند که ابراهیم از فرزندش دل می کَند یا نه . یعنی می خواست او را امتحان کند.

اگر جوانی امروز کار ندارد ولی در خانه کار می کند و از زیر کار در نمی رود، این جوان جوهر کار دارد. یک وقت می خواستند شهرداری را انتخاب کنند و می گفتند که باید مدرک معماری داشته باشد و... من گفتم: شهردار باید جوهر داشته باشد. شما می توانید در دانشگاه چند پوست خیار بیندازید و از دور مراقب باشید .هر دانشجویی که پوست خیار را با پایش کنار زد، او را شهردار کنید.

پیامبر سه سال داشت و وقتی فردی گردنبدی را به او آویزان کرد که او حفظ بشود. پیامبر فرمود :حافظ من خداست. کسی که می خواهد در چهل سالگی بت شکن بشود از سه سالگی در او بت شکنی مشخص می شود.

آیت الله بهاءالدینی می گفت که یک فرد رندی به ما چرندی گفت و امام خمینی 21 سال داشت و چنان در گوش او زد که عینکش چهار قطعه شد (گاهی فردی از خودی، کار اشتباهی می کند که باید کاظم الغیض بود ولی وقتی عموی پیامبر به پیامبر گفت که تو ابتر هستی ،خدا فرمود: او خودش ابتر است) امام خمینی به بختیار گفت که من توی دهان این دولت می زنم. پس امام در 21 سالگی ،رگ این کار را داشت. البته نباید در این کارها به ظاهر بسنده کرد . زیرا ممکن است افرادی در ظاهر خودشان را پر کار نشان بدهند.

یک روز خواستگاری برای دختر من آمد که تک پسر بود. پدرم گفت که افراد تک فرزند لوس هستند. من به خوابگاه ایشان رفتم و از دوستانش پرسیدم که آیا ایشان در خوابگاه کار می کند یا خیر. دوستانش گفتند که  او کار می کند. بعد به پدرم گفتم که او جوهر کار دارد.